خلوتی برای خودم

ساخت وبلاگ

این چند وقته همش با خودم فکر میکنم این چتد سال چی بوده و هست که باعث شده من شخصیتم تغییر بکنه و نتونم خود واقعیم باشم و عکس العملم هام به انفاقها متفاوت تر از من قبلی باشه...دارم میبینم که شخصیت پارتنر زندگیم خیلی روم تاثیر میذاره، اون متاسفانه تو محیط نامناسبی بزرگ شده و همیشه تو دعوام بوده و دعوا جزیی از زندگیش هست و مثل من تحت تاثیر دعواها قرار نمیگیره ولی من خیلی متاثر میشم از اینهمه بهث و دعوا.مدل زندگی اون با من خیلی فرق میکنه با بحث و دعوا تغذیه میشه و بعدش خیلی عادی به زندگی هادیش برمیگرده. تو طول روز به بهانه های مختلف دعوا راه میندازه و اوقات منو ادمهای اطرافش رو تلخ مبکنه ولی بنظر خودش همه چی عادیه و اطرافیان مخصوصا من خیلی داریم همه چی رو بزگش میکنیم.هرروز تو هر موقعیتی و هر ساعتی چیزی برای تلخ کردن اوقات من داره. ولی چون برای خودش عادیه، به زندگی عادیش ادامه میده و منم که از سرعت زندگی جا می مونم ... اینهمه مدت بدون اینکه بخوام درگیر این اعصاب خوردی ها بودم تا به خودم میومدم بحث بعدی و اوقات تلخی بعدی شروع میشد ...کلی دست و پا زدم تلاش کردم جنگیدم ولی الان دارم میبینم که براحتی ده سال از عمرم گذشته و من بیشتر این مدت درگیر این فضایی بودم که اون ایجاد کرده...چقدر از ابعاد دیگه ی زندگیم دور موندم.. چقدر از خودم جا موندم... چقدر له شدم... رسما اعتماد بنفسم له شده... دلم برای خود قبلیم تنگ شده میخوام برگردم به گذشته و من قبلیم رو که تو اون سالها جا مونده رو بردارم بیارمش... اونهمه اعتمادبنفس و تلاش در مسیر تحقق رویاهام... انگار اینهمه سال خودمو ول کرده بودم و موضوع اصلیم شده بود دست و پا زدن تو این جوی که اون ساخته... بمثال قایقی که افتاده رو موج های اون و هی دا خلوتی برای خودم...ادامه مطلب
ما را در سایت خلوتی برای خودم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5malifed بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 14 دی 1401 ساعت: 3:00

اینجا رو خیلی وقت بود که فراموش کرده بودم... چند باری تو این پند سال یادش افتاده بودم ولی فکر نمیکردم پسورد و یوزر درستش یادم بوده باشه.الان هم یهم یادم افتاد و امتحان کردم و با اولین یوزر پس تونستم وارد بشم!یه نگا به مطالب قبلی انداختم و بی اختیار اون صحنه ها که اومدن جلو چشام اشکام سرازیر شدن...در خلوتی برای خودم...ادامه مطلب
ما را در سایت خلوتی برای خودم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5malifed بازدید : 92 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1400 ساعت: 10:13

و امروز پنجمین سالگرد نامزدیمون ... 

😐😑

خلوتی برای خودم...
ما را در سایت خلوتی برای خودم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5malifed بازدید : 102 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1396 ساعت: 18:20

  خدایا همه رو بکش منم روش........ چه میدونم یکی از این  وسیله های کشتار دسته جمعی تو بفرست بیاد مثه زلزاه ای چیزی...........بذار یه دفعه همگی خلاص شیم! بددددد جوووووووووووووووووووووووور دلم گرفته ها........................... با شازده هم بد دعوا کردیم :( آخه این چرا نمی خواد بفهمه که بابا من درس دارم.............................. بابا همش چن روز بیشتر فرصت ندارم آخه :((((((((((((((((((((( چرا درکم نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بدتر از خودش خونوادشن!!! :(((((((((( یا میان خونه ما یا هم زرت و زرت میگن پاشین بیاین اینجا!!!!!! بابا چرا درک نمیکنین آخه همش چند روزه آخرمه اههههههههههههههههههههه :((( ولم کنین خود خلوتی برای خودم...ادامه مطلب
ما را در سایت خلوتی برای خودم دنبال می کنید

برچسب : ای خدای پر عطای ذوالمنن,ای خدا,ای خدا دلگیرم ازت,ای خدا دلم گرفته,ای خدای مهربون دلم گرفته,ای خدا هایده,ای خدا عارف,ای خدایی که خالق خرسی,ای خدا دلم تنگ اومده,ای خدا کمکم کن, نویسنده : 5malifed بازدید : 85 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 7:10

نه تبریک والنتین نه تبریک روز زن نه تبریک ....بابا حداقل یه تبریک خشک و خالی!!!کادو هم نخواستیم!! مثلا تازه عروسم هااااا :(   نه شب یلدایی نه چارشنبه سوری و نه عید!!!هیییییییییییییییچ چی هییییییییییج هیچی! :( دوستای دور و برم رو میبینم خودمم هم میبینم! :|خوبه حالا اصلا آدم پر توقعی نیستم! ولی آدمم دیگه منم یه کوچولو دلم می خواد خوب ...اینا هم تقصیر مامانم ایناس! آدم که پشت سرش کسیو نداشته باشم، توقع هم نمیتونه داشته باشه!باید زبونشو ببره و سرشو بندازه پایین! آخه گناهه من چی بود که پدر و مادرم اینجوری بی عرضه در اومدن!؟تو هیچ مناسبتی تو هیچ اتقای حضور ندارن و من خلوتی برای خودم...ادامه مطلب
ما را در سایت خلوتی برای خودم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5malifed بازدید : 82 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 7:10

نمیدونم چی باعث شد و چرا اما رفتار مامانم یهو بهتر شده!!! هراز گاهی زنگ میزنه و حالمو میپرسه!!!

اما بازم یواشکی و دور از اون دخترک!!! گفته بودم نمی بخشمش و نبخشیدم اما اونطوریکه فکر میکردن باهاش بد رفتار نمکینم. اصلا از دلم نمیاد... اونهمه که اون دله منو شکسته... چطوری هم رفتار میکنه انگار که هیچ کدومه اون کارها رو نکرده....

اصلا نمی دونم الان باید خوشحال باشم یا ناراحت؟!!! 

اما هر چی که هست خوب میدونم که دیگه هیییییییییییییچ وقت برام اون مامانی که بود نیشه!



خلوتی برای خودم...
ما را در سایت خلوتی برای خودم دنبال می کنید

برچسب : ما ما نی,ما هیچ ما نگاه,ما عندي ما نقلك,ما نبالي ما نبالي,عندي ما نقلك 2014,مافي نوم,ما نام ما نام,ما نسينا ما نسينا,ما نسيتك ما نسيتك, نویسنده : 5malifed بازدید : 99 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 7:10